به نام خداوند جان و خرد

بیانیه تحلیلی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص اعتراضات اخیر دانشجویی

پس از درگذشت اندوهبارخانم مهسا امینی، اعتراضات اجتماعی نسبت به عملکرد نامناسب گشت­های ارشاد با شعار« زن ، زندگی ،آزادی» تشدید گردید و دامنه آن به محیط­های دانشجویی و دانش­آموزی کشور گسترش یافت. پس از برخورد خشن با دانشجویان معترض دانشگاه بلندآوازۀ صنعتی شریف و هتک حرمت دانشگاه، این اعتراض­ها در محیط دانشگاه دوباره اوج گرفت. ضمن محکومیت شدید حمله به ساحت دانشگاه و درخواست رسیدگی سریع قانونی به آن، می توان اعتراضات اجتماعی اخیر را در پاسخ به دو سوال اساسی زیر تبیین کرد:

نخست اینکه:«چرا اغلب اعتراضات اجتماعی دردو سه دهۀ اخیر به خشونت و سرکوب گراییده و نسبت به مطالبات معترضان اقدام موثری صورت نگرفته است؟» دیگر اینکه « با ورود اعتراض­های اجتماعی اخیر به عرصۀ دانشگاه، تشکل­ها و گروه­های مرجع دانشگاهی برای تلطیف و منطقی کردن فضای اعتراضی و صورت بندی دقیق مطالبات چه مسئولیتی دارند؟»

در پاسخ به سوال نخست باید گفت: اعتراض­های اجتماعی در انواع محرومیت­ها ، محدودیت­ها ، سلب آزادی­های مدنی ، تبعیض­ها و بی عدالتی­ها ریشه دارد و حل آن نیز مشروط به رفع هرچه بیشتر این محدودیت­ها و فراهم آوردن یک زندگی شایسته برای ایرانیان است و این مهم نیز جز با استقرار یک نظام حکمرانی عقلانی و توانمند میسر نمی شود؛ نظامی که اولا درک واقع بینانه­ای از انتظارات و مطالبات جامعه خود داشته باشد و ثانیا متناسب با نوشوندگی مطالبات از روش های نو و مسالمت­آمیز برای پاسخ دادن به آنها بهره بگیرد. ضمن آنکه پاسخ ندادن یا پاسخگویی نامناسب به مطالبات، باعث انباشته شدن نارضایتی­ها شده و  مردم و حاکمیت را در چرخه­ای فروبسته از خشونت گرفتار خواهد کرد و به هر دو، آسیب خواهد رساند. از سوی دیگر ناتوانی حکومت در حل منازعات وقتی شدت پیدا می کند که ظرفیت­های اجتماعی حل منازعه بویژه نهادهای مردمی و سیاسی همچون احزاب و گروههای سیاسی، اصناف ، انجمن­ها و گروه­های مرجع نادیده گرفته شوند و حاکمیت به جای میانجی­گری و داوری در بین نیروهای­های اجتماعی رقیب، از بی طرفی خارج و درگیر منازعه شود؛ مشکلی که کشور سالهاست بدان گرفتار است و این خود سبب تشدید منازعه، لاینحل ماندن مطالبات و در نتیجه کاهش شدید اعتماد و مشروعیت سیاسی حکومت گردیده است.

ریشۀ اجتماعی اعتراضات اخیر دانشجویی را نیز باید در چارچوبی که پیش از این بدان اشاره شد جستجو کرد و آن نادیده گرفتن مطالبات زنان و جوانان نسل جدید و عدم پاسخگویی مناسب به آنهاست؛ هرچند قابل انکار نیست که اقدامات تحریک آمیز بدخواهان کشور ایران در شرایط ناآرامی و نارضایتی عمومی بر آتش خشم این اعتراضات افزوده و حل این منازعه را پیچیده­ تر و دشوارتر می نماید.

در بارۀ سوال دوم باید به دو نکته اشاره کرد که:

  1. ۱- دانشگاه میزان الحراره جامعه است و هر گونه ناراستی ، ضعف یا مشکل ایجاد شده در جامعه در دانشگاه بازتاب پیدا می کند و بر این اساس دانشجویان، سخنگویان اصیل و صادق جامعه هستند و پرسش­ها ، انتقادها و شک و تردیدهای آنان نیز بازتابی از خواسته­های اجتماعی است. بعلاوه دانشگاه نهاد اصلی حوزۀ همگانی است و گفتگو مهمترین اصل این حوزه است و بر این مبنا انتظار این است که گفتگوها در دانشگاه بدون هیچگونه سلطه و ترسی جریان داشته باشد و به همین جهت قوانین موضوعۀ کشور نیز بر مصونیت دانشگاه تاکید دارد و ورود نیروهای نظامی و انتظامی به آن را منع نموده است. خوشبختانه ظرفیت و توانایی کافی برای امن نگه­داشتن محیط داخلی و شکل دادن به گفتگوهای سازنده و آزاداندیشانه در خود دانشگاه موجود است و هیج نیازی به مداخله بیرونی نیست.
  2. ۲- اعتراض حق قانونی دانشجویان است و آنها می توانند مطالبات خود را در چارچوب مقررات قانونی حاکم بر دانشگاه دنبال کنند و نیروهای دانشگاهی( اعم از تشکل­های دانشجویی، تشکل­های هیأت علمی، مسئولان دانشگاه و سایر گروههای مرجع دانشگاه) می توانند در تعامل و همکاری نزدیک با یکدیگر از میدان اعتراضی دانشجویان صیانت کرده و از هرگونه اعمال خشونتی قویا جلوگیری نمایند. با اطمینان می توان گفت يگانه راه عبور کم‌خطر از شرایط جاری به رسمیت شناختن ظرفیت‌های قانونی اعتراض خصوصا بازگشت به مسیر مذاکره و گفتگوی سازنده همراه با پیش‌بینی ضمانت­اجرایی لازم برای عواقب و نتايج گفتگوهاست. بی شک دانشگاه مناسب­ترین مکان برای شنیدن صدای اعتراض دانشجویان، صورت بندی دقیق سخنان و خواست­های آنها و انتقال مطالبات و پیگیری­های مربوط به ضمانت اجراست. آنچه در مرحله کنونی اهمیتی فوق العاده­ دارد این است که صدای دانشجویان به نمایندگی از نسل جدید توسط حاکمیت به­خوبی و به­درستی شنیده شود و این امیدواری ایجاد گردد که برای متقاعد سازی و تامین مطالبات این نسل معترض، گام های موثری برداشته می شود.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی مشهد با حفظ مواضع اصولی اصلاح طلبانۀ خود، برای تلطیف و منطقی کردن فضای گفتگو و اعتراض قانونی در دانشگاه و صورت­بندی دقیق­تر مطالبات از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد و مسئولان محترم دانشگاه را به صیانت جدی از حریم دانشگاه، تلاش همه جانبه برای آزادی دانشجویان زندانی و نیز به سلم و مدارای بیشتر با دانشجویان معترض و پیگیری مطالبات آنها فرا می خواند. از کلیه همکاران محترم هیات علمی و نیروهای تاثیرگذار دانشگاه نیز مصرّانه می خواهد به سهم خود در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نورزند.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی مشهد

                ۱۴۰۱پانزده مهر